دم غروبی رفتم خونه مامانی. بوی پیچ امینالدوله از همه جای حیاط حس میشد. ?
آقاجون حیاط را آب و جارو کرده بود و سرگرم رسیدگی به درختها بود. مامانی هم روی تخت حیاط، پارچه گلگلی پهن کرده بود و سبزی پاک میکرد.
مامانی گفت:
— جان دلم، چه دیر کردی، خیلی وقته منتظرتیم.
گفتم: ببخشید، امروز بعد از محل کار، باید جایی میرفتم.
نشستم روی فرش قرمز ترکمن تخت و ادامه دادم:
— ما هر سال برای همکاران و شرکای تجاریمون هدیه یلدایی میخریم. امروز رفتم چند تا نمونه ببینم. یکیشون رو انتخاب کردم که فردا ببرم شرکت تا تصمیم نهایی رو بگیریم.
مامانی گفت:
— میشه ما هم ببینیم؟
گفتم:
— آره قربونت برم، آوردم شما هم نظر بدین.
جعبه مشکیرنگ رو روی تخت گذاشتم. روبان آجری رنگش رو باز کردم و ظرف مسی دردار شعردار رو بیرون آوردم.
روی درِ ظرف، یک پرنده طلایی نشسته بود و شعری زیبا با خط نستعلیق روی زمینهی مس حک شده بود. بدنهی ظرف با طرحی شبیه نقش فرش به رنگهای قرمز و مشکی تزئین شده بود.
کنارش هم یک قاشق آجیلخوری با طرح نقشه ایران قرار داشت.
مامانی با ذوق گفت:
— چه قاشق قشنگی داره! بهبه ?
آقاجون که از دور توجهش جلب شده بود، اومد نزدیک و گفت:
— من ظرف مسی با شعر ندیده بودم. چه قشنگ نشسته روی مس ?? خیلی خوش ترکیبه.
گفتم:
— منم بهخاطر همین انتخابش کردم. برای هدیه یلدایی یا عید، عالیه. ?
آقاجون با لبخند ظرف رو برمیگردوند و گفت:
— تو نبودی، پاک کردن تربچهها با من بود.
یه تربچه برداشت و گفت:
— ببین، حتی طرح روی تربچه رو شبیه لبخند مامانی درآوردم.
مامانی خندید و گفت:
— مگه لبخندم چطوریه؟
آقاجون بشکن زد و گفت:
لبها چو برخنده میگشایی
گویی بخندد سپیده... ❤️
? اگر برای شب یلدا به دنبال ست هدیه خاص و اصیل ایرانی هستید،
این ست مسی شعردار با در پرنده طلایی و قاشق نقش ایران،
یکی از پیشنهادهای ویژهی ماست.
ترکیبی از زیبایی، اصالت و هنر دست ایرانی ✨