آوا یک ظرف آب گذاشته بود وسط اتاق نشیمن و با آقاجون، قایقهای کاغذی درست میکردند و روی آب میفرستادند.
خاله زیبا از آشپزخونه صدام کرد و گفت:
«راستی انجیر خشک خریدم، گذاشتم رو میز. با چای بیار.»
مامانی هم گفت: «استکان دستهدارها را بیار، برای آوا راحتتره.»
گفتم: چشم، چای با استکان دستهدار و انجیر خشک، قشنگای من
وقتی رفتم سراغ کابینت، فقط استکانهای ست چایخوری خطاطی دستهدار بودند. استکانهایی که روی هر کدومشان یکی از حروف الفبا به رنگ مشکی و طلایی نوشته شده بود.
از همان سینی چایخوری سرامیکی خطاطی استفاده کردم؛ سینیای که دو پرندهی کوچک روی لبهاش نشسته بودند و انگار با پرندهی طلایی روی قندون حرف میزدند.
پنج استکان را کنار هم چیدم و چای هلدار را داخلشان ریختم. نور خورشید از پنجره افتاده بود روی سینی و حروف طلایی را درخشانتر کرده بود. سایهی نارنجی رنگ چای روی خطوط سیاه و طلایی، تصویری از زیبایی و اصالت خلق کرده بود.
داخل کاسهای سرامیکی هم انجیر خشک و چند تکه نبات کوچک گذاشتم و سینی را بردم به اتاق نشیمن.
آقاجون لبخند میزد و شعر میخواند:
من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را
وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را...
برگشتم دیدم مامانی جلوی آینه موهای خاکستریش را شانه میکند و از توی آینه به آقاجون لبخند میزند...
اگر به دنبال سینی چایخوری خاص و سرامیکی برای پذیرایی در دورهمیهای خانوادگی هستید،
مدل سینی خطاطی با استکانهای دستهدار، هم برای سرو چای، هم شیرینی و میوه گزینهای هنرمندانه و ماندگار است.
