امروز بچهها و نوهها مهمون خونهی آقاجون بودند.
از هفته پیش، آقاجون به من مأموریت داده بود که برای شروع مدارس، برای نوهها هدیه بخرم؛ ترجیحاً یک مدل در طرحهای مختلف.
بعد از کلی فکر کردن، با توجه به بودجهی آقاجون، بهترین انتخاب برای هدیه ماگ سرامیکی دمنوش بود؛ هم کاربردی، هم مناسب برای دخترها و پسرها.
سفارش ساخت چندین ماگ با طرحهای مختلف را به دوستم که سرامیست است دادم.
روز موعود فرا رسید، ماگها را تحویل گرفتم و با ذوق به سمت خونهی مامانی پرواز کردم.
در حیاط باز بود؛ آقاجون کنار تخت، مشغول شکستن گردوها بود و یک سبد بزرگ جلویش بود.
مامانی هم با دقت مغز گردوها را جدا میکرد.
صورت هر دو را بوسیدم و گفتم: «بهبه! مامانی، از بوی سیر داغ معلومه کشک و بادمجونت آمادست!»
مامانی گفت: «آره نازدونه، زودتر آمادهاش کردم که بعد فسنجون درست کنم. خاله زیبا هم قراره شب سالاد الویه بیاره.»
آقاجون گفت: «هدیهی بچهها رو گرفتی؟»
گفتم: «بله، مگه میشه فرمایش شما انجام نشه؟»
جعبهها رو باز کردم و ماگها رو روی تخت چیدم.
مامانی گفت: «این گربه چه نازه، اینو بذار برای آوا. طرح چشمنظر و پرندهها هم خیلی قشنگن... یه دونه اضافهست نه؟»
یه نگاه به آقاجون کردم و گفتم: «تعدادش درسته.»
آقاجون ماگ چشمنظر رو برداشت، داد دست مامانی و گفت:
«گلینجان، از این به بعد دمنوش خودتو تو این ماگ بریز، که کیف کنم»
چشمها و لبهای مامانی با هم خندیدند...
اگر دنبال یک هدیه کاربردی، جمعوجور و خاص هستی، ماگ دمنوش با طرحهای نقاشی دستی، انتخابی عالیه. برای منزل یا محل کار هم فوقالعادهست.