هدیه‌ی روز دانش‌آموز و فنجان آبی آوا
10
۷ روز پیش
0

هدیه‌ی روز دانش‌آموز و فنجان آبی آوا

باریکه‌‌ای کم‌سو از نور عصرگاهی روی گل‌های شمعدونی لب پنجره افتاده بود...
آقاجون در حال آب دادن گل‌های شمعدونی لب پنجره بود که آوا با یک سطل رنگی وارد اتاق نشیمن شد و گفت:
— آقاجون، بازی جدید آوردم! میاین بازی؟

آقاجون به سمت آوا برگشت، خم شد، سرش را بوسید و گفت:
— آره قندک، حالا بازی چی هست؟
آوا گفت: مامان زیبا برای روز دانش‌آموز، خمیر بازی خریده.

یکدفعه مامانی از اون‌ور گفت:
— آخ آخ، داشت یادم می‌رفت!
نازدونه، قربون دستت! هدیه‌ی آوا رو از کمد سبز توی اتاق خواب بیار.

آوا ذوق‌زده گفت: مامانی چی برام خریدی؟
مامانی گفت: همونی که هفته پیش شکست و براش غصه خوردی...
آوا پرید بغل مامانی، صورتش را بوسید و گفت: آخ‌جون!

وقتی جعبه را باز کرد، داخلش یک سینی سرامیکی خوش‌رنگ آبی با گل‌های سفید، یک فنجون و یک قندان با همون مدل گل بود. همه‌ی طرح‌ها روی ظروف کنده‌کاری و نقاشی شده بود.

آوا با خوشحالی فنجونش را داد دست من و گفت:
— ببین چه گل‌های قشنکی داره، از اون یکی هم قشنگ‌تره!
گفتم: آره عزیز دلم، دیدی الکی غصه خوردی؟
چای برایش ریختم، شکلات کنار سینی گذاشتم و گفتم: با این فنجون برات چای بیارم؟

چای که گذاشتم کنار آوا، آقاجون گفت:
— گلین‌خانم، برای من چی خریدی؟
مامانی خندید و گفت: از کی تا حالا دانش‌آموز شدی؟

آقاجون، همان‌طور که مشغول درست کردن آدم خمیری بود، با لبخند گفت:

کازاده‌ی جوانی از فلان کوی
شد شیفته‌ی فلان پری‌روی
در مکتب عشق شد غلامش
خواند شب و روز لوحِ نامش...

اگر به دنبال هدیه‌ای خاص برای روز دانش‌آموز یا هدیه‌ای خانوادگی با طرح‌های دست‌ساز هستید،
ست‌های فنجان و سینی سرامیکی آبی با نقاشی گل‌های سفید، انتخابی هنرمندانه و ماندگارند.

نظر خود را بنویسید...