آقاجون، صفایی خاصی به باغچه داده بود.
انارهای درشت و رسیده را چیده و داخل سبد حصیری گذاشته بود.
از درختها قطرهقطره آب ? میچکید و هوا پر از طراوت و بوی خاک خیس بود.
آقاجون روی تخت نشسته بود و سینی بزرگی جلوش بود؛ تندتند انارها را قاچ و دون میکرد.
تا دید از پنجره سرک کشیدم، گفت:
«نازدونه! یه ظرف بیار برای انار...»
از اون طرف، مامانی هم گفت:
«قربون دستت، یه ظرف هم برای قیسی بیار!»
رفتم سراغ کابینت ظرفهای مامانی.
میان اونهمه زیبایی، کاسه سرامیکی سفید با انار کوچولوی برجسته و نقطههای قرمز و طلایی چشمم رو گرفت.
همون موقع با خودم گفتم: این دقیقاً برای انارخوری ساخته شده!
از همون مدل، یه سایز کوچکترش هم برداشتم برای قیسی و هر دو را بردم حیاط.
وقتی دونههای انار قرمز رو داخل کاسه سرامیکی میریختم، آقاجون گفت:
«یه لیوان میاری باباجون...»
با تعجب پرسیدم: «لیوان برای چی؟»
سرش رو چرخوند سمت مامانی و گفت:
«مامانی انار آبلمبو دوست داره، لیوان بیار براش بریزم!»
مامانی تا اینو شنید، لپهاش گل انداخت و لبخند زد.
آقاجون نگاهی پرمهر بهش انداخت و گفت:
«از عجایب خلقت همین بس...
بهار باشد یا زمستان،
وقتی تو میخندی،
انارها شکوفه میدهند...» ❤️
? اگر در جستجوی کاسه سرامیکی خاص برای پذیرایی یا هدیهای ایرانی و ماندگار هستید، کاسه طرح انار با نقاشی دستساز و لعاب طلایی، انتخابی زیبا و اصیلاند.
